یادداشت| اقمار منطقهای آمریکا و تکرار سناریوی شکست خورده ضدایرانی
اقدامات اخیر آمریکا برای باورپذیری و معتبرسازی گزینه تقابل علیه ایران، تکرار سناریوی های گذشته است که بینتیجه بودن آن بر دوست و دشمن ثابت شد.
به گزارش خبرگزاری رسا، عادل الجبیر وزیر مشاور سعودی در امور خارجه اظهار داشته است: «اطمینان داریم موشکهایی که تأسیسات نفتی سعودی را هدف قرار داد متعلق به ایران است». او افزوده است: «بارها گفتهایم خواهان جنگ نیستیم اما در قبال اعمال خصمانه ایران نیز دستبسته نخواهیم ماند.» همزمان با این اظهارات، کشور بحرین میزبان نشستی بهظاهر درباره امنیت دریانوردی و در واقع نشستی سیاسی برای توطئه علیه جمهوری اسلامی ایران است. در این نشست نیز تلاش گردید که جمهوری اسلامی ایران مسبب و عامل برخی اقدامات خرابکارانه علیه کشتیها و نفتکشها در منطقه در ایام اخیر معرفی شود. مسئولان این کشور کوچک خلیجفارس که اصالتی غیربحرینی داشته و با حکومتی دیکتاتوری و سلطنتی موروثی در حال حاضر فاقد هرگونه مشروعیت سیاسی میباشند، با خودبزرگبینی، ادعاهایی علیه جمهوری اسلامی ایران مطرح کرده و با ادبیاتی سخیف، تلاش کردند ایران را عامل ایجاد ناامنی در منطقه معرفی نمایند. سفیر بحرین در آمریکا نیز طی یادداشتی با افتخار از سرسپردگی کشور خود و این که از سوی آمریکا مورد تشویق قرار گرفت، اظهار رضایت نمود و اعلام کرد چنین اقداماتی باعث مهار ایران شده است. هیئت آمریکایی شرکتکننده در این نشست نیز اظهار داشته است «ما به اعمال فشار بر ایران بهمنظور تغییر رفتارهای آن ادامه میدهیم»
همزمان با این موارد، وزیر دفاع آمریکا در سفری پیشبینی نشده وارد ریاض شد. یک مقام نظامی آمریکا در خصوص این سفر اظهار داشته است که کشورهای خلیج [فارس] احساس آسیبپذیری میکنند. آنها احساس میکنند در معرض خطر قرار دارند و این احساس قابلدرک هست.» منظور این مقام آمریکایی از خطر، جمهوری اسلامی ایران است. رئیسجمهور آمریکا نیز مجدداً همانند روسای جمهور قبلی خود از بر روی میز بودن گزینه نظامی علیه ایران سخن گفته و اظهار داشته است: «آمریکا آماده جنگ است و اگر لازم باشد، ضربهای که تاکنون سابقه نداشته است، به ایران وارد خواهیم کرد»
تمام این موارد، در ظاهر از شدت یافتن تهدید نظامی علیه جمهوری اسلامی ایران حکایت دارد. سناریو و برنامهای که هدفگذاری آن، تغییر رفتار جمهوری اسلامی ایران بهخصوص در موضوعات سهگانه هستهای، موشکی و منطقهای است.
جمهوری اسلامی ایران با توجه به نقض برجام توسط آمریکا و عدم اقدام مناسب از سوی اروپا، سهگام کاهش تعهدات هستهای خود را برداشته است و آماده گام چهارم میشود. در موضوع موشکی به قدرت اول منطقه تبدیل شده است و در مسائل منطقهای توانسته با اقدامات هوشمندانه، برتری راهبردی در مسائل منطقه کسب نماید. قطعاً ادامه این مسیر، شکستی مضاعف برای آمریکا به دنبال خواهد داشت. بر همین اساس شاهد اقدامات ایذایی علیه برخی اهداف متعلق به جمهوری اسلامی ایران ازجمله نفتکشهای ایرانی هستیم تا طرف ایرانی به این باور برسد که گزینه اقدام نظامی، گزینهای معتبر است و با همین پیشفرض، در اقدامات خود بازنگری نماید.
سناریویی که یکبار دیگر و چندی قبل با اخباری از قبیل اعزام سربازان آمریکایی به خلیجفارس و یا ورود اسکادران بمبافکنهای آمریکایی بهصورت پررنگ، از نزدیک بودن گزینه نظامی سخن میگفت و سرانجام با ساقط شدن پهپاد آمریکایی توسط پدافند کشورمان و ناتوانی امریکا در هرگونه اقدام، ابتر و بینتیجه بودن خود را نشان داد.
نگارنده بر این اعتقاد است که این بار نیز نتیجه همان خواهد بود و هیچ مؤلفه و متغیر جدید، معتبر و تأثیرگذاری که باعث تغییر وضعیت و تصمیم به استفاده از ابزار نظامی علیه جمهوری اسلامی ایران شود، وارد صحنه نشده است و حتی برعکسِ وضعیت قبلی، تجربه موفقیت ایران در شکستن تلاش طرف آمریکایی، عنصری برای تقویت مؤلفه «جنگ نخواهد شد» است.
البته ممکن است طرف آمریکایی تلاش کند، با شدت دادن به برخی اقدامات ایذایی و همزمان با تبلیغات رسانهای گستردهتر، این مرتبه، سناریوی گزینه نظامی را معتبرتر از مرتبه قبلی نشان دهد لیکن برنامه ریزان این سناریو، باید این راهبرد اساسی جمهوری اسلامی ایران را مدنظر قرار دهند که اگر یکی بزنند، ده تا خواهند خورد و جمهوری اسلامی نخواهد نشست تا دشمنان، به او در خانه ضربه بزنند. پاسخ جمهوری اسلامی ایران، در جغرافیایی که خودش تعیین خواهد کرد و فراتر از موقعیت حملهکننده به ایران که برای دشمن نامشخص و نامحتمل است وارد خواهد شد.
یکی از مسئولان بحرین ادعا کرده است «حجم سلاحهای ارسالی ایران برای مخالفان برای نابودی نیمی از منامه کافی است» هرچند ایران بارها به کذب بودن این ادعاها اشاره کرده ولی در واقع به ادعای این مقام بحرینی، وزن و قدرت بحرین به اندازهای است که مقداری اسلحه سبک برای نابودی نیمی از پایتخت این کشور کافی است. کشور عربستان نیز که ادعا دارد سلاحهای ارتش یمن، تولید ایران است تنها با یک حمله، نیمی از ظرفیت تولید نفت خام خود را از دست داد. اگر آسیبپذیری این کشورها در این حد است جای تعجب است که چگونه جرئت میکنند به پشتوانه کشور آمریکا به عنوان مقروضترین کشور جهان و رئیسجمهوری مانند ترامپ که در ماجرای ساقط کردن پهپاد، از ایران بابت عدم شلیک به هواپیمای دیگر امریکا تشکر کرد و در ماجرای عقبنشینی از سوریه و تنها گذاشتن کردهای سوری نشان داد تا چه میزان قابل اعتماد است، به چنین قمار بزرگی دست بزنند.
نویسنده: علی اکبری، کارشناس سیاسی و بینالملل
همزمان با این موارد، وزیر دفاع آمریکا در سفری پیشبینی نشده وارد ریاض شد. یک مقام نظامی آمریکا در خصوص این سفر اظهار داشته است که کشورهای خلیج [فارس] احساس آسیبپذیری میکنند. آنها احساس میکنند در معرض خطر قرار دارند و این احساس قابلدرک هست.» منظور این مقام آمریکایی از خطر، جمهوری اسلامی ایران است. رئیسجمهور آمریکا نیز مجدداً همانند روسای جمهور قبلی خود از بر روی میز بودن گزینه نظامی علیه ایران سخن گفته و اظهار داشته است: «آمریکا آماده جنگ است و اگر لازم باشد، ضربهای که تاکنون سابقه نداشته است، به ایران وارد خواهیم کرد»
تمام این موارد، در ظاهر از شدت یافتن تهدید نظامی علیه جمهوری اسلامی ایران حکایت دارد. سناریو و برنامهای که هدفگذاری آن، تغییر رفتار جمهوری اسلامی ایران بهخصوص در موضوعات سهگانه هستهای، موشکی و منطقهای است.
جمهوری اسلامی ایران با توجه به نقض برجام توسط آمریکا و عدم اقدام مناسب از سوی اروپا، سهگام کاهش تعهدات هستهای خود را برداشته است و آماده گام چهارم میشود. در موضوع موشکی به قدرت اول منطقه تبدیل شده است و در مسائل منطقهای توانسته با اقدامات هوشمندانه، برتری راهبردی در مسائل منطقه کسب نماید. قطعاً ادامه این مسیر، شکستی مضاعف برای آمریکا به دنبال خواهد داشت. بر همین اساس شاهد اقدامات ایذایی علیه برخی اهداف متعلق به جمهوری اسلامی ایران ازجمله نفتکشهای ایرانی هستیم تا طرف ایرانی به این باور برسد که گزینه اقدام نظامی، گزینهای معتبر است و با همین پیشفرض، در اقدامات خود بازنگری نماید.
سناریویی که یکبار دیگر و چندی قبل با اخباری از قبیل اعزام سربازان آمریکایی به خلیجفارس و یا ورود اسکادران بمبافکنهای آمریکایی بهصورت پررنگ، از نزدیک بودن گزینه نظامی سخن میگفت و سرانجام با ساقط شدن پهپاد آمریکایی توسط پدافند کشورمان و ناتوانی امریکا در هرگونه اقدام، ابتر و بینتیجه بودن خود را نشان داد.
نگارنده بر این اعتقاد است که این بار نیز نتیجه همان خواهد بود و هیچ مؤلفه و متغیر جدید، معتبر و تأثیرگذاری که باعث تغییر وضعیت و تصمیم به استفاده از ابزار نظامی علیه جمهوری اسلامی ایران شود، وارد صحنه نشده است و حتی برعکسِ وضعیت قبلی، تجربه موفقیت ایران در شکستن تلاش طرف آمریکایی، عنصری برای تقویت مؤلفه «جنگ نخواهد شد» است.
البته ممکن است طرف آمریکایی تلاش کند، با شدت دادن به برخی اقدامات ایذایی و همزمان با تبلیغات رسانهای گستردهتر، این مرتبه، سناریوی گزینه نظامی را معتبرتر از مرتبه قبلی نشان دهد لیکن برنامه ریزان این سناریو، باید این راهبرد اساسی جمهوری اسلامی ایران را مدنظر قرار دهند که اگر یکی بزنند، ده تا خواهند خورد و جمهوری اسلامی نخواهد نشست تا دشمنان، به او در خانه ضربه بزنند. پاسخ جمهوری اسلامی ایران، در جغرافیایی که خودش تعیین خواهد کرد و فراتر از موقعیت حملهکننده به ایران که برای دشمن نامشخص و نامحتمل است وارد خواهد شد.
یکی از مسئولان بحرین ادعا کرده است «حجم سلاحهای ارسالی ایران برای مخالفان برای نابودی نیمی از منامه کافی است» هرچند ایران بارها به کذب بودن این ادعاها اشاره کرده ولی در واقع به ادعای این مقام بحرینی، وزن و قدرت بحرین به اندازهای است که مقداری اسلحه سبک برای نابودی نیمی از پایتخت این کشور کافی است. کشور عربستان نیز که ادعا دارد سلاحهای ارتش یمن، تولید ایران است تنها با یک حمله، نیمی از ظرفیت تولید نفت خام خود را از دست داد. اگر آسیبپذیری این کشورها در این حد است جای تعجب است که چگونه جرئت میکنند به پشتوانه کشور آمریکا به عنوان مقروضترین کشور جهان و رئیسجمهوری مانند ترامپ که در ماجرای ساقط کردن پهپاد، از ایران بابت عدم شلیک به هواپیمای دیگر امریکا تشکر کرد و در ماجرای عقبنشینی از سوریه و تنها گذاشتن کردهای سوری نشان داد تا چه میزان قابل اعتماد است، به چنین قمار بزرگی دست بزنند.
نویسنده: علی اکبری، کارشناس سیاسی و بینالملل
ارسال نظرات